فیلم هایی درباره اعدام در سینمای ایران

به گزارش دوست بلاگ، روزنامه ابتکار: این مطلب درباره بعضی فیلم های ایرانی ست که به مساله اعدام پرداخته اند و البته اغلب هم مساله شخصی و خانوادگی ست.

فیلم هایی درباره اعدام در سینمای ایران

می خواهم زنده بمانم

این فیلم یکی از اولین فیلم هایی بود که با موضوع اعدام در سینمای ایران اکران شد. فیلمی که سال 73 ایرج قادری بعد از 10 سال ممنوع الکاری آن را ساخت و روانه سینما ها کرد. فرامرز قریبیان، فاطمه گودرزی و مهناز انصاریان در این فیلم بازی کردند و سال 74 زمانی که فیلم به اکران عمومی درآمد، لقب پرفروش ترین فیلم سال را از آن خود کرد. فیلم داستان اعدام یک زن بی گناه را به تصویر کشیده است. ایرج قادری فیلم را با نگاهی به فیلم خارجی با همین نام که به کارگردانی رابرت وایز و بازی سوزان هیوارد در سال 1958 ساخته شده، ساخت و تنها انت های فیلم را با زنده نگه داشتن زن بی گناه داستان تغییر داد. البته کسی آن موقع به ایراد های حقوقی فیلم خرده نگرفت.

سام و نرگس

این طور به نظر می رسد که ایرج قادری یک سه گانه در خصوص اعدام آدم ها دارد. او به دنبال می خواهم زنده بمانم، سام و نرگس را در سال 79 ساخت. فیلمی که ستاره سینمای این روز های ایران را معرفی کرد؛ محمدرضا گلزار با این فیلم به سینما معرفی گردید. به غیر از او نوشین محمدخانی، اکرم محمدی، پوراندخت مهیمن و ... در این فیلم بازی کردند. قصه فیلم داستان علاقه مندی یک جوان به خواهر دوست خود است که منجر به قتل یکی از آن ها می شود. سام که حیرت زده از کشته شدن دوست خود (عبد) است، نمی تواند بگوید که عبد خودش را کشته و او بی تقصیر بوده، از طرفی کسی او را باور نمی نماید؛ حتی پدر؛ مادر و وکیل او.

مردی از جنس بلور

در این ساخته (سعید سهیلی)، کامران افشاری در جریان مسافرت با دوستان خود بیتا و حشمت، توسط فردی بنام رضا خدامردی که از فرماندهان جنگ بود کشته می شود. با قتل کامران، خواهر او نیلوفر به ایران بازگشته و با حضور در دادگاه نامزد سابق خود را در لباس قاتل می بیند. نیلوفر در پی اظهارات رضا در دادگاه مبنی بر بی گناهی متوجه مسئله ای مرموز در جریان قتل برادرش می شود، اما به دنبال ناتوانی در اثبات بی گناهی رضا و همچنین اصرار مادرش مبنی بر قصاص قاتل تصمیم به خروج از کشور می گیرد.

دهلیز

فیلم دهلیز ساخته بهروز شعیبی هم در خصوص معلمی است که غیرعمد مرتکب قتل شده است و حالا که قاتل نام گرفته است در انتظار بخشش است، اما خواهر دوقلوی مقتول کوتاه نمی آید، معلمی که می خواهد برای پسر کوچکش پدری کند، اما فرصتش را ندارد؛ می تواند داشته باشد، اما این فرصت را به او نمی دهند. این محکوم به اعدام با بازی متفاوت رضا عطاران در نزدیکی اجرای حکم، همزمان با کوشش های همسرش، لذت پدر بودن را کشف می نماید. این دلبستگی، این احساس تعهد و این پیوند، او را به زندگی نزدیکتر می نماید. در دهلیز، سایه اعدام بر سر همه خوشی های کوچک افتاده است. دهلیز هم مانند خیلی از فیلم های دیگر زندگی مردمان زیادی را به تصویر کشیده که نمی خواستند برچسب قاتل روی شان زده شود. جمع کردن دیه کاری نیست که از دست این خانواده ها بر بیاید، اما تمام کوشش شان را می نمایند. دهلیز هم از آن دسته فیلم هایی بود که مخاطب را با فکر روبه رو می کرد، فکر اینکه اگر او به جای، ولی دم بود چه تصمیمی می گرفت!

شهرزیبا

شاید شهرزیبا یکی از بهترین فیلم هایی باشد که ماجرای بخشش دیه را برای مخاطب به تصویر کشیده است. قتلی که بدون هیچ قصدی صورت گرفته و پسری که ناامیدانه در انتظار 18 سالگی اش است تا با فوت کردن شمع های تولدش بالای چوبه دار برود و از آن سو دوستی دارد که تصمیم دارد به هر نحوی که می شود رضایت، ولی دم را بگیرد. حاضر است از خودش و زندگی که پیش رو دارد، بگذرد، اما رضایت آن هایی که عزیزشان را از دست داده اند بگیرد. شهرزیبا داستان آدم های متوسط است که ناخواسته درگیر ماجرا شده اند. اصغر فرهادی به خوبی لایه های شان را کنار زده و به مخاطب نشان می دهد و درنهایت هم اجازه می دهد مخاطب برداشت خودش را از فیلم داشته باشد. فرهادی کل این ماجرا را بهانه ای برای پرداختن به درد ها و دغدغه های طبقه محروم قرار داد و با نشان دادن تولد عشقی ناکام روی خط داستانی کوشش برای دریافت رضایت، خرده داستان هایی جذاب هم سوار کرد. حکم آخر را تماشاگر صادر می نماید؛ اینکه، ولی دم رضایت می دهد یا نه را به طور کامل به بیننده واگذار می نماید.

کیفر

در این فیلم به کارگردانی حسن فتحی، برزو (هومن برق نورد) در آستانه اعدام واقع شده است. همسرش و پسر کوچکش به همراه برادر کوچکتر برزو و دوست برادرش همه کوشششان را می نمایند تا در مجالس و جشن ها پول دیه وی را تهیه نمایند. پول تهیه می شود، اما در شب قبل از زمان اعدام فرد یا افرادی به خانواده مقتول سه برابر دیه را می دهند تا رضایت ندهد. برزو اعدام می شود و برادر کوچکتر به دنبال دلیل آن می شود که با اتفاقات عجیب و حقایق تلخی روبرو می شود...

من مادر هستم

اگرچه در این ساخته فریدون جیرانی صحنه های دادگاه باز هم گل درشت و طولانی اند، ولی گره گشایی های روایت در همین صحنه ها شکل می گیرد و خامی و کلیشه گی صحنه های دادگاه در فیلم های قدیمی تر را ندارد. فیلم درباره زندگی دو خانواده مرفه است که در حال فروپاشی است. در این میان حوادثی که برای دختر یکی از خانواده ها که نوزده سال دارد (باران کوثری) پدید می آید، سبب برملا شدن بسیاری از راز های زندگی آدم های قصه می شود.

هیس! دختر ها فریاد نمی زنند

هیس! دختر ها فریاد نمی زنند به کارگردانی پوران درخشنده داستان زندگی دختر جوانی است که در روز ازدواجش، با پیراهن سفید عروسی، مرتکب قتل می شود. نعیمی، دختر جوان و البته قهرمان داستان، راهی زندان می شود و پس از گذشت مدت زمانی و با کوشش های وکیلش، لب به سخن باز می نماید و پرده از اسراری برمی دارد که پانزده سال قبل برایش رخ داده است. زمانی که او دختر بچه ای هشت ساله بوده و پدر و مادرش به خاطر مشغله های فراوان، مسئولیت رفت و آمد شیرین از مدرسه را به مرد جوانی به نام مراد واگذار می نمایند که آبدارچی و راننده شرکت مادر است. این اقدام سبب می شود تا مراد در حین همین رفت و آمد ها به شیرین تعرض کند و این مسئله بار ها تکرار می شود. در همین حین او از شیرین عکس می گیرد و او را تهدید می نماید که باید ساکت بماند وگرنه آبرویش را خواهد برد؛ و حالا شیرین مرتکب قتل شده؛ قتلی که شیرین به خاطر نجات دختربچه ای که ممکن بود به سرنوشت او دچار شود، انجام می دهد و در این اتفاق، شیرین به قصاص محاکمه می شود؛ در حالیکه وکیل و نامزدش سعی دارند تا شیرین را از قصاص نجات دهند. لازم به ذکر است بخش هایی از فیلمنامه این اثر از فیلم رودخانه میستیک اقتباس شده است.

متری شیش و نیم

فیلم متری شیش و نیم به کارگردانی سعید روستایی در سال 1397 ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ایران و در ژانر اکشن و پلیسی معمایی می باشد. در این فیلم پیمان معادی، نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار، فرهاد اصلانی، هومن کیایی، مازیار سیدی به هنرمندی پرداخته اند.

این داستان درباره یک افسر پلیس مبارزه به نام صمد است که فرماندهی یک تیم مبارزه با مواد مخدر را به عهده دارد. فرزند یکی از اعضای این تیم پلیسی، توسط خلافکاران تحت امر یک فروشنده ماده مخدر شیشه در پایتخت به نام ناصر خاکزاد ربوده شده و بعد هم به صورت دلخراشی به قتل می رسد. به همین دلیل، صمد و اعضای تیم پلیس مواد مخدر تشنه پیدا کردن خاکزاد هستند؛ و این روز ها هر کسی که توسط تیم آن ها دستگیر می شود، یک سرش به خاکزاد گره می خورد...

جان دار

فیلم جان دار به کارگردانی حسین امیری دوماری در سال 1397 ساخته شده است. این فیلم محصول کشور ایران و در ژانر خانوادگی و اجتماعی می باشد. در این فیلم فاطمه معتمدآریا، حامد بهداد، باران کوثری، مسعود کرامتی، محمدعلی خوشحال، گیتی قاسمی، محمدعلی محمدی، امیراحمد قزوینی، جواد عزتی به هنرمندی پرداخته اند. داستان فیلم در شب عروسی اسما اتفاق می افتد که مسعود برادر یاسر (خواستگار سابق اسما) به تحریک او به مراسم عروسی به قصد به هم ریختن عروسی اسما می رود، اما در درگیری برادر اسما به دست جمال کشته می شود و ...

منبع: برترین ها
انتشار: 6 مهر 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: dostblog.ir شناسه مطلب: 6307

به "فیلم هایی درباره اعدام در سینمای ایران" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "فیلم هایی درباره اعدام در سینمای ایران"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید